حقیقت انتظار




یکی از ره آوردهای دوران ظهور و حکومت عادلانه حضرت مهدی علیه السلام آزادی انسان ها از بردگی و ستمگری است، بشری که در طول تاریخ ستم ها و ظلم ها، آزادی واقعی او را سلب کرده و او را به بردگی و بندگی کشیده است در آن دوران به آزادی واقعی و مشروع و دلخواه خود خواهد رسید. حضرت علی علیه السلام در این باره فرمود: «لیحل فیها ربقاً و یعتق رقّاً» مهدی بر سیره صالحان رفتار می کند، تا گره ها را بگشاید، و بردگان [و ملّت های اسیر و رنج دیده و ستم کشیده] را آزاد سازد. (نهج البلاغه، خطبه 150)

عوامل گناه برچیده می شود

مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است. وقتى انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بیابد و بینش او الاهى شود و دنیا و متاع آن برایش بى ارزش گردد و به یقین برسد که تمامى وعده هاى الاهى حق اند و - گرچه دیگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند - بالاخره محقق خواهند شد؛ اگر انسان به یقین برسد که معاد و حساب و کتابى در کار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقایسه با عمر دنیا و آنچه در آن است نبوده، دیگر انگیزه اى براى ارتکاب گناه باقى نمى ماند.

به خصوص که بنابر برخى روایات و استدلال های برخى محققان فرزانه، عمر ابلیس نیز با قیام حضرت مهدی علیه السلام تمام خواهد شد و به استناد برخی روایات آن ملعون به دست نبى اکرم صلی الله علیه و آله در بیت المقدس ذبح خواهد شد و تسویلات و وسوسه ها و تزیین هاى او هم منقطع مى گردد. (طباطبائی، المیزان [عربى] ج 14، ذیل آی 36، سوره ى حجر، ص 160، 161، 175) از طرف دیگر، موانع بى شمارى مثل حکومت عدل فراگیر که رهایى از عدالت آن امکان ندارد، محیط امن و امان و سالم و عدم پذیرش فساد و تباهى و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگیزه، مفقود و مانع، موجود مى شود.
رشد و کمال انسان ها

عموم افراد در عصر ظهور در مراتب بالاى رشد و کمال قرار مى گیرند و زندگى اخلاقى و معنوى پیشه مى کنند اما اجر و پاداش انسان هایى که در دوران قبل از ظهور زندگى مى کنند و دین خود را نگه داشته اند و تسلیم وسوسه هاى شیطان نشده اند، از مردمانى که در دوران ظهور زندگى خواهند کرد و تحت حاکمیت عدل الهى روزگار سپرى می کنند، بیشتر و بالاتر است. در روایتى از امام صادق ( علیه السلام) نقل شده است که عبادت به همراه خوف و در دولت باطل، مانند عبادت در حالت امن و دولت حق نیست. بدانید که هر یک از شما که نماز فریضه را فرادا و پنهان از دشمن و در وقت بخواند ( وقتى که علنى و با جماعت امکان ندارد ) خدا، براى او ثواب بیست و پنج نماز واجب بنویسد و کسى که نماز مستحبى را در وقت اش به درستى بخواند ، خداوند براى او ثواب ده نماز مستحبى بنویسد و فردى که کار نیک و حسنه اى انجام دهد خداوند ثواب بیست عمل حسنه براى او بنویسد و هر کس نیکوتر انجام دهد، خداوند ثواب را مضاعف می کند. سپس حضرت در علت این پاداش می گوید: شما، صابر همراه با امام و منتظر دولت حق هستید، بر امام و بر جان هاى خود از شر حاکمان ظلم در هراسید، حق شما در دست ظالمان است و شما را از آن منع می کنند، و شما را در تنگى و طلب معاش قرار داده اند، در حالى که بر دین و عبادت و اطاعت از امام و ترس از دشمن خود صابر هستید. از این رو خداوند اعمال شما را چند برابر می کند. پس بر شما گوارا باد. سپس حضرت در پایان حدیث می فرمایند: به خدا سوگند! هر یک از شما به این حال بمیرد، نزد خداوند افضل است از بسیارى که در بدر و احد حضور داشتند( بحار، ج 52، ص 127 ح 20) و در روایات متعدد انسان منتظر مانند فردى شمرده شده است که در رکاب پیامبر به شهادت رسیده است. (بحار ج 52 ، ص 126 ، ح 19)
آزمون و ابتلا ادامه دارد

از طرفى طبق روایتى، شیطان کشته مى شود و مردم در زمان ظهور از شر وسوسه ها و فریب هاى او در امان خواهند ماند، ولى باز هم انسان داراى حق انتخاب و اختیار است، پس باز هم امکان خطا و اشتباه براى او هست. به عبارت دیگر، نفس درونى و وسوسه هاى او، آدمى را رها نمی کند.

همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان می شوند، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود. به عنوان مثال، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان می دهد، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته می شود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد می شود، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد.
همین فرد، وقتى وارد دانشگاه شد، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سوال، فقط یک سوال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود، ولى روشن است که امتحان او، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر می شود. اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى می گیرند، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید: چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سوالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم، ولى دانشجو هم سوالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است. ولى فردى که به همه دوره هاى تحصیلى اشراف دارد، در می یابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست.
دوران ظهور نیز چنین است. هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد. قرآن کریم در مورد ن پیامبر می گوید: اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید، مانند دیگر ن نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید. (احزاب / 30 - 32) با توجه به دو نکته فوق روشن میشود که خداوند در همه حال نسبت به بندگان عدالت را مراعات می کند .

خلاصه سخن: مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است. وقتى انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بیابد و بینش او الاهى شود و دنیا و متاع آن برایش بى ارزش گردد و به یقین برسد که تمامى وعده هاى الاهى حق اند، دیگر انگیزه اى براى ارتکاب گناه باقى نمى ماند.



255

یکی از ره آوردهای دوران ظهور و حکومت عادلانه حضرت مهدی علیه السلام آزادی انسان ها از بردگی و ستمگری است، بشری که در طول تاریخ ستم ها و ظلم ها، آزادی واقعی او را سلب کرده و او را به بردگی و بندگی کشیده است در آن دوران به آزادی واقعی و مشروع و دلخواه خود خواهد رسید. حضرت علی علیه السلام در این باره فرمود: «لیحل فیها ربقاً و یعتق رقّاً» مهدی بر سیره صالحان رفتار می کند، تا گره ها را بگشاید، و بردگان [و ملّت های اسیر و رنج دیده و ستم کشیده] را آزاد سازد. (نهج البلاغه، خطبه 150)

عوامل گناه برچیده می شود

مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است. وقتى انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بیابد و بینش او الاهى شود و دنیا و متاع آن برایش بى ارزش گردد و به یقین برسد که تمامى وعده هاى الاهى حق اند و - گرچه دیگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند - بالاخره محقق خواهند شد؛ اگر انسان به یقین برسد که معاد و حساب و کتابى در کار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقایسه با عمر دنیا و آنچه در آن است نبوده، دیگر انگیزه اى براى ارتکاب گناه باقى نمى ماند.

به خصوص که بنابر برخى روایات و استدلال های برخى محققان فرزانه، عمر ابلیس نیز با قیام حضرت مهدی علیه السلام تمام خواهد شد و به استناد برخی روایات آن ملعون به دست نبى اکرم صلی الله علیه و آله در بیت المقدس ذبح خواهد شد و تسویلات و وسوسه ها و تزیین هاى او هم منقطع مى گردد. (طباطبائی، المیزان [عربى] ج 14، ذیل آی 36، سوره ى حجر، ص 160، 161، 175) از طرف دیگر، موانع بى شمارى مثل حکومت عدل فراگیر که رهایى از عدالت آن امکان ندارد، محیط امن و امان و سالم و عدم پذیرش فساد و تباهى و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگیزه، مفقود و مانع، موجود مى شود.
رشد و کمال انسان ها

عموم افراد در عصر ظهور در مراتب بالاى رشد و کمال قرار مى گیرند و زندگى اخلاقى و معنوى پیشه مى کنند اما اجر و پاداش انسان هایى که در دوران قبل از ظهور زندگى مى کنند و دین خود را نگه داشته اند و تسلیم وسوسه هاى شیطان نشده اند، از مردمانى که در دوران ظهور زندگى خواهند کرد و تحت حاکمیت عدل الهى روزگار سپرى می کنند، بیشتر و بالاتر است. در روایتى از امام صادق ( علیه السلام) نقل شده است که عبادت به همراه خوف و در دولت باطل، مانند عبادت در حالت امن و دولت حق نیست. بدانید که هر یک از شما که نماز فریضه را فرادا و پنهان از دشمن و در وقت بخواند ( وقتى که علنى و با جماعت امکان ندارد ) خدا، براى او ثواب بیست و پنج نماز واجب بنویسد و کسى که نماز مستحبى را در وقت اش به درستى بخواند ، خداوند براى او ثواب ده نماز مستحبى بنویسد و فردى که کار نیک و حسنه اى انجام دهد خداوند ثواب بیست عمل حسنه براى او بنویسد و هر کس نیکوتر انجام دهد، خداوند ثواب را مضاعف می کند. سپس حضرت در علت این پاداش می گوید: شما، صابر همراه با امام و منتظر دولت حق هستید، بر امام و بر جان هاى خود از شر حاکمان ظلم در هراسید، حق شما در دست ظالمان است و شما را از آن منع می کنند، و شما را در تنگى و طلب معاش قرار داده اند، در حالى که بر دین و عبادت و اطاعت از امام و ترس از دشمن خود صابر هستید. از این رو خداوند اعمال شما را چند برابر می کند. پس بر شما گوارا باد. سپس حضرت در پایان حدیث می فرمایند: به خدا سوگند! هر یک از شما به این حال بمیرد، نزد خداوند افضل است از بسیارى که در بدر و احد حضور داشتند( بحار، ج 52، ص 127 ح 20) و در روایات متعدد انسان منتظر مانند فردى شمرده شده است که در رکاب پیامبر به شهادت رسیده است. (بحار ج 52 ، ص 126 ، ح 19)
آزمون و ابتلا ادامه دارد

از طرفى طبق روایتى، شیطان کشته مى شود و مردم در زمان ظهور از شر وسوسه ها و فریب هاى او در امان خواهند ماند، ولى باز هم انسان داراى حق انتخاب و اختیار است، پس باز هم امکان خطا و اشتباه براى او هست. به عبارت دیگر، نفس درونى و وسوسه هاى او، آدمى را رها نمی کند.

همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان می شوند، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود. به عنوان مثال، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان می دهد، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته می شود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد می شود، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد.
همین فرد، وقتى وارد دانشگاه شد، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سوال، فقط یک سوال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود، ولى روشن است که امتحان او، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر می شود. اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى می گیرند، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید: چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سوالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم، ولى دانشجو هم سوالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است. ولى فردى که به همه دوره هاى تحصیلى اشراف دارد، در می یابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست.
دوران ظهور نیز چنین است. هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد. قرآن کریم در مورد ن پیامبر می گوید: اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید، مانند دیگر ن نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید. (احزاب / 30 - 32) با توجه به دو نکته فوق روشن میشود که خداوند در همه حال نسبت به بندگان عدالت را مراعات می کند .

خلاصه سخن: مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است. وقتى انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بیابد و بینش او الاهى شود و دنیا و متاع آن برایش بى ارزش گردد و به یقین برسد که تمامى وعده هاى الاهى حق اند، دیگر انگیزه اى براى ارتکاب گناه باقى نمى ماند.


کدام مؤمنان در زمان ظهور شایستگی نصرت حضرت صاحب‌امان(ع) را خواهند داشت و از قبرها رجعت خواهند کرد؟

به گزارش مشرق، احادیث بسیاری در خصوص یارانی از امام زمان(عج) نقل شده است که از قبرها بر می‌خیزند و رجعت می‌کنند. در این گزارش تعدادی از این احادیث و روایات از منابع معتبر شیعی آورده شده است:

دلائل الامامة از سیف بن عمیره از امام باقر(ع) روایت می‌کند: «چون قائم قیام کند، مؤمن در قبرش (از ظهور) آگاه می‌شود، پس به او گفته می‌شود: صاحب (و امام) تو قیام نمود، اگر دوست می‌داری به او بپیوندی چنین کن، و اگر می‌خواهی در کرامت خدا بمانی بمان.»

در روایتی مشابه، غیبت شیخ طوسی از مفضل بن عمر نقل می‌کند: «از قائم(ع) و شیعیانی که در انتظار ایشان مردند سخن راندیم که امام صادق(ع) فرمودند: چون ایشان قیام کند در قبر مؤمن سراغ وی می‌آیند و می‌گویند: ای فلان! صاحب تو ظهور کرد، اگر خواستی بدو ملحق شوی چنین کن، و اگر می‌خواهی در کرامت پروردگارت بمانی بمان.»

تفسیر عیاشی از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «هر که سوره بنی اسرائیل را در هر شب جمعه قرائت کند، نمی میرد تا آنکه قائم را درک کند و از یاران او باشد.» (بحارالانوار، مجمع البیان، ثواب الاعمال)

به نقل از همین کتاب امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هنگامی که قائم آل محمد قیام کند از پشت کعبه بیست و هفت مرد - پانزده تن از قوم موسی که به حق حکم و داوری می‌کردند، هفت تن اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر - را بیرون خواهد آورد.»

دلائل الامامة نیز در حدیثی مشابه از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «چون قائم از پشت این خانه ظهور کند، خداوند بیست و هفت مرد را با او خواهد فرستاد؛ چهارده مرد از قوم موسی که خداوند درباره‌شان فرموده: وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ، و از میان قوم موسى جماعتى هستند که به حق راهنمایى مى‌‏کنند و به حق داورى مى‏‌نمایند، اصحاب کهف هشت (هفت) تن، مقداد، جابر انصاری، مؤمن آل فرعون و یوشع بن نون وصیّ موسی.»


منبع: باشگاه خبرنگاران


امام کاظم(ع) دو خصلت مهم به شیعیان خویش آموختند که در پرتو آن می‌توانند سایر صفات منتظران واقعی را در خود نهادینه کنند.
زمان تقریبی مطالعه : 5 دقیقه
یا اباصالح المهدی
اغلب اخباری که از زندگانی اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) در منابر و رسانه‌های جمعی در معرض شیعیان قرار می‌گیرد به صورت گزینشی است؛ طوری که گاهی ممکن است مهم‌ترین مسائل به حاشیه برده شوند. به عنوان نمونه مهم‌ترین چالش مسلمانان و به ویژه شیعیان در عصر امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) مسأله مهدویت و مدعیان دروغین مهدویت بود که توسط بنی‌العباس به اوج خود رسید. این فتنه به قدری شدید بود که  در حدیث مشهور به لوح جابر که جابر بن عبدالله آن را به نقل از صحیفه حضرت فاطمه(س) برای امام صادق(ع) بیان کرد، از این فتنه با عنوان «فتنه کور» یاد شده است: «وَ بَعْدَهُ‏ مُوسَى‏ فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ حِنْدِسٌ، پس از او موسى است که (در زمان او) فتنه‎ای کور و گیج‌‏کننده فرا گیرد»؛ زیرا با اندک مطالعه‌ای می‌توان دریافت فتنه‌ای کورتر و گیج‌کننده‌تر از مهدیان دروغین در این عصر نبود.

در این عصر بود که عباسیان با شعار «الرضا من آل‌الرسول» دست به قیام زدند و به دروغ مهدی موعود را از نسل عباس عموی پیامبر(ص) معرفی کردند. از این منظر تلاش‌ امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) یک بار قابل مطالعه خواهد بود؛ طرح دعای ندبه از سوی امام صادق(ع) در این عصر حاکی از اهمیت این موضوع بود. از این رو ائمه(ع) در قالب ادعیه، روایات و یا بیان احادیث مهدوی، در ذیل برخی آیات قرآن به تبیین مهدویت پرداختند. موضوعات این روایات بطور کلی شامل بیان مفاهیم آخرامانی، تبیین رفتاری شیعیان در قبال مسائل آخرامانی، ویژگی‌های عصر ظهور و دوران پس از استقرار حکومت امام عصر(عج) در پهنه عالم بود.

فتنه‌ای که در عصر امام کاظم(ع) قلب‌های مردم را به لرزه در آورد

در یکی از این روایات، امام کاظم علیه‌السلام خطاب به یکی از یاران خویش فرازهای قابل تأملی را درباره ویژگی‌های یاران قائم(عج) بیان فرمود که با استفاده از این فرازها می‌توان به تبیین مناسبی درباره بایسته‌های رفتاری یک شیعه دست یافت. 
ایشان در این روایت فرمود: اى ابن ب، من چیزى به تو می‌گویم که پدرانم آن را مى‌‏گفتند، اگر در بین شما به تعداد افراد جنگ بدر بودند قائم ما قیام مى‌کرد.

اى بنده خدا، ما مردم را بررسى می‌کنیم و می‌دانیم مردم چه هستند، بعضى از آنها در دوستى با ما راستگو هستند و جانشان را براى ما نثار مى‏‌کنند و بعضى از آنها حقیقتى را که بر زبانشان جارى می‌کنند‌‏، در قلبشان وجود ندارد و بعضى از آنان همچون چشمى براى دشمنان ما بر علیه ما هستند؛ کلام ما را مى‌‏شنوند و اگر در چیز اندکى از دنیا طمع پیدا کنند از دشمن بر ما دشمن‌تر می‌شو‌‏ند، چگونه آنان خوشى و شادى را می‌بینند در حالى که چنین صفتى دارند؟ إِنَّا نُدَاوِی النَّاسَ وَ نَعْلَمُ مَا هُمْ فَمِنْهُمْ مَنْ یُصَدِّقُنَا الْمَوَدَّةَ وَ یَبْذُلُ مُهْجَتَهُ لَنَا وَ مِنْهُمْ مَنْ لَیْسَ فِی قَلْبِهِ حَقِیقَةُ مَا یُظْهِرُ بِلِسَانِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ هُوَ عَیْنٌ لِعَدُوِّنَا عَلَیْنَا یَسْمَعُ حَدِیثَنَا وَ إِنْ أَطْمَعُ فِی شَیْ‏ءٍ قَلِیلٍ مِنَ الدُّنْیَا کَانَ أَشَدَّ عَلَیْنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ کَیْفَ یَرَوْنَ هَؤُلَاءِ السُّرُورَ وَ هَذِهِ صِفَتُهُم‏.

ویژگی‌های شیعیان آخرامان در بیان امام کاظم(ع)

در این روایت شریف افراد در قبال اهل‌بیت(ع) به دو دسته تقسیم‌بندی شده‌اند: مؤمنان و تصدیق‌کنندگان عترت(ع)، دشمنان و منافقان نسبت به عترت(ع).

امام کاظم(ع) درباره دسته اول یعنی مؤمنان و تصدیق‌کنندگان عترت(ع)، به دو ویژگی اشاره فرمودند: 1ـ در اظهار مودت ما صادقند 2ـ برای ما بذل جان می‌کنند.

مودت حبّی همراه با تبعیت است

مودت نسبت به عترت(ع) همان دعوتی است که خداوند در آیه23 سوره شوری خطاب به پیامبر(ص) فرمود که به مردم بگو: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏؛ بگو: «به ازاى آن [رسالت‏] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر مودت درباره خویشاوندان.» تفاوت مودت با محبت در این است که در مودت حبّی همراه با تبعیت نهفته است در حالی که در محبت ممکن است دوست داشتن باشد، اما با عمل به دستورات عترت(ع) و سنت همراه نباشد. مثل برخی کسانی که دم از محبت عترت(ع) می‌زنند، اما تقید کمی نسبت به احکام شرعی دارند.

بذل جان اولین شرط ورود به کاروان اباعبدالله(ع)

ویژگی دیگری که امام کاظم(ع) نسبت به مؤمنان به عترت(ع) نسبت دادند، بذل جان در راه اهل‌بیت(ع) است. برای درک عظمت این صفت می‌توان یاران اباعبدالله(ع) را مثال زد چرا که اولین شرط ورود به کاروان اباعبدالله(ع) همین خصلت بود آنجا که امام(ع) در ابتدای قیام فرمود: «هرکس قصد دارد جان خود را در راه ما بدهد و در لقای خداوند وطن گزیند، با ما همراه شود؛ مَنْ‏ کَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا». از این جهت در سجده شکر زیارت عاشورا اصحاب امام حسین(ع) را افرادی می‌خوانیم که جانشان را فدای امام حسین(ع) کردند؛ آنجا که پس از درخواست از خداوند مبنی بر ثبات قدم همراه با امام حسین(ع) و اصحاب بزرگوار ایشان، در وصف ایشان می‌خوانیم: «الَّذِینَ‏ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْن‏؛ کسانی که جان خویش را تقدیم امام حسین(ع) کردند».

از جمع‌بندی این بخش از روایت به این نتیجه می‌رسیم که امام کاظم(ع) دو خصلت مهم به شیعیان خویش آموختند که در پرتو آن می‌توانند سایر صفات منتظران واقعی را در خود نهادینه کنند.

در روایتى آمده است: «امت اسلامى به مهدى(عج) مهر مى ورزند و به سویش پناه مى برند؛ آن چنان که زنبورهاى عسل به سوى ملکه خود پناه مى برند، عدالت را در پهنه گیتى مى گستراند و.».

یا مهدی

حجت الاسلام والمسلمین «رحیم کارگر»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «مهدویت و دوران ظهور» می نویسد:

در پرسشی داریم: «چگونه امام مهدى(عج) بر دولت ها پیروز مى شود و این تعداد جمعیت جهان تسلیم او مى شوند؟ آیا چنین چیزى امکان دارد که بر چندین میلیارد انسان، تسلط یابد و در برابر این همه دشمن پیروز از میدان به درآید؟»

پیروزى و غلبه حضرت مهدى(عج) و تشکیل حکومت جهانى، ممکن است به طور اعجاز و خرق عادت انجام یابد و ممکن است با فراهم شدن اسباب و علل ظاهرى باشد و ممکن است به هر دو نوع واقع شود؛ چنان که پیشرفت و غلبه پیامبر اکرم(ص) و قواى اسلام بر هر دو نوع بود. بر این اساس مؤلفه ها و عوامل زیر در پیروزى سریع و قاطع آن حضرت(عج) نقش دارد:

یک. ناگهانى بودن قیام

حضرت مهدى(عج) زمانى ظهور مى کند که دشمن در غفلت و بى خبرى قرار دارد و با قیام ناگهانى ایشان (بغته)، غافلگیر شده و پیروزى هاى سریعى به دست خواهد آورد. در توقیع شریف حضرت(عج) آمده است: «پس همانا امر ما به طور ناگهانى خواهد بود»[1]

دو. اصلاح سریع کارها با امدادهاى غیبى

طبق روایات خداوند، حجت خود را در قیام بزرگ و شکوهمندش یارى مى دهد و با انواع امدادهاى غیبى، پیروزى او را آسان و کارهایش را سریع اصلاح مى کند. و رسول خدا (صلی الله علیه وآله)  مى فرماید: «مهدى از ما اهل بیت است خداوند (امر) او را در یک شب اصلاح مى کند»[2]

موارد امدادهاى غیبى خداوند عبارت است از:

2.1. ایجاد ترس در دل دشمنان
حضرت مهدى(عج) یارى شده با ترس (مؤید بالرعب) است؛ یعنى خداوند چنان رعب و ترس او را در دل دشمنان مى اندازد که قدرت هر عکس العمل شدید و سفاکانه را از آنها سلب مى کند، حتى ترس از سپاهیان آن حضرت(عج)، یک ماه جلوتر از حرکت آنها بر دشمن حاکم مى شود.

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «خداوند. مهدى را به سه لشکر تأیید مى کند. و رعب (یویده ثلاثه اجناد. الرعب)» [3]

2.2. یارى شده با فرشتگان
از جمله تأییدات و امدادهاى غیبى الهى، کمک فرستادن ملائک براى یارى امام مهدى(عج) و جهاد آنان همراه با حضرت(عج) است. در روایتى آمده است: «خداوند او را به سه هزار ملائکه یارى خواهد کرد.»، «هنگامى که قائم آل محمد(ص) ظهور نماید، خداوند او را به وسیله گروه هاى فرشتگان نشاندار، پیاپى، فرود آورده شده و مقرب (بالملائکه المسومین و المردفین و المنزلین و الن) یارى خواهد کرد. جبرئیل، فرشته امین وحى، پیشاپیش آن حضرت و میکائیل سمت راست و اسرافیل سمت چپ او خواهد بود. ترس و رعب به مسافت یک ماه، پیشاپیش و سمت راست و طرف چپش حرکت خواهد کرد و فرشتگان مقرب در کنار او خواهند بود»[4]

2.3. یارى شده با نیروهاى طبیعى
براى حضرت قائم حتى زمین نیز مهیا و آماده مى شود (تطوى له الارض)[5] بر این اساس ممکن است خداوند به وسیله نیروهایى چون باد و دیگر نیروهاى طبیعت، حضرت مهدى(عج) را یارى رساند ؛ چنان که همه نیروهاى طبیعت (باد و صاعقه و.) مسخر حضرت سلیمان (علیه السلام)  بودند. با تسلط حضرت مهدى(عج) به نیروهاى طبیعت و تصرف در آنها با اذن الهى، پیروزى هایى نصیب ایشان خواهد شد.

در روایتى از امام صادق (علیه السلام)  آمده است: «. (وقتى) قائم ما مهدى ظهور کند، تمام مشرکان در روى زمین محو مى شوند، تا جایى که سنگ به سخن مى آید و به مؤمن مى گوید: اى مؤمن! درون من کافرى است، مرا بشکن و او را به قتل برسان»[6]

سه. توانمندى و فرماندهى بى نظیر امام(عج)

یکى از مهم ترین عوامل پیروزى حضرت مهدى(عج)، صلابت، شجاعت و رهبرى بى نظیر آن حضرت(عج) در جهاد با دشمنان دین حق است. آن حضرت(عج) در این مصاف سرنوشت ساز هم از توانمندى و نیروى جسمى و شخصى برخوردار است و هم در مدیریت و فرماندهى نظامى، مقتدرانه و قاطعانه برخورد مى کند.

امام رضا (علیه السلام)  در مورد ایشان مى فرماید: «قائم کسى است که وقتى ظهور مى کند، در سن پیران است، ولى به نظر جوان مى آید. اندامى قوى و تنومند دارد؛ به طورى که اگر دست را به سوى بزرگ ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون مى آورد و اگر میان کوه ها فریاد برآورد، صخره مى شکند و از جا کنده مى شود. عصاى موسى و انگشتر سلیمان همراه او است»[7]

امیرمؤمنان على (علیه السلام)  مى فرماید: «پدرم فداى فرزند نیکوترین کنیزان که (ظالمان و کافران) را خوار و ذلیل خواهد کرد و جام زهرآگین به کامشان خواهد ریخت و با شمشیر با آنان برخورد خواهد کرد».[8]

چهار. یارى مؤمنان و صالحان

بسیارى از مسلمانان، از پیشتازان و پیشگامان ملت هایى هستند که به گرد آن خورشید جهان افروز حلقه مى زنند و زیر پرچم او قرار مى گیرند و به یارى مى شتابند. مهم ترین اینان 313 تن از یاران خاص و آن گاه ۱۰ هزار نیروى زبده رزمى و. است.

امام صادق (علیه السلام)  مى فرماید: «313 تن از یاران حضرت(عج) با او بیعت مى کنند، ولى حضرت(عج) در مکه مى ماند تا عدد یاران به ۱۰ هزار تن برسد، آن گاه به طرف مدینه حرکت مى کند».[9]

پنجم. تسلیم شدن مسیحیان

براساس روایات فراوان، حضرت عیسى (علیه السلام)  به هنگام قیام امام مهدى(عج) از آسمان فرود مى آید و به آن گرامى اقتدا مى کند و به امامت او نماز مى گذارد. هم چنین فرماندهى سپاه حضرت(عج) را به دست مى گیرد و در سرکوبى دشمنان به امام(عج) یارى مى رساند. پس از این واقعه، همه مسیحیان به دستور او زیر پرچم امام عصر(عج) وارد مى گردند و اسلام واقعى را مى پذیرند و از طرفداران امام عصر(عج) مى شوند. البته مى دانیم که زمامداران و ملت هاى اروپا و امریکا و بخشى از قاره آفریقا مسیحى اند و تسلیم شدن آنان، نقش بسزایى در پیروزى حضرت(عج) و بر داشته شدن موانع دارد.

امام باقر (علیه السلام)  مى فرماید: «هنگامى که ۱۰ هزار پیکارگر آگاه، گرد آن حضرت(عج) آمدند، دیگر یهودى و مسیحى یافت نمى شود، جز این که به او و قیام جهانى اش ایمان مى آورند و او را تصدیق مى کنند»[10]

روشن است که این دگرگونى عظیم، به سرعت در نظام هاى مختلف جهانى اثر عمیق خود را مى گذارد و در تسلیم شدن آنان نیز نقش خواهد داشت.

شش. جنگ ها و نابودى دشمنان قبل از ظهور

امام صادق (علیه السلام)  فرمود: «قبل از قیام قائم هر مرگى وجود دارد، مرگ سرخ و مرگ سفید، تا اینکه از هر هفت نفر، پنج نفر مى میرند، مرگ سرخ کشته شدن است و مرگ سفید بیمارى طاعون است»[11]

در روایت دیگرى مى فرماید: «حضرت خروج نمى کند تا این که یک ثلث از مردم کشته شوند و ثلث دیگر از دنیا بروند و ثلث دیگر باقى بمانند»[12]

بنابراین آنچه برخى روایات درباره کشتار فراوان ذکر کرده اند، مربوط به کشتارهاى است که قبل از قیام حضرت(عج) به دست ستمگران واقع مى شود از قبیل جنگ جهانى دوم، جنگ هاى خاورمیانه، جنگ هاى دجال و سفیانى، شیوع بیمارى هاى مرموز و

هفت. استقبال همگانى و مردمى

ظهور امام مهدى(عج) زمانى اتفاق مى افتد که مردم در مشکلات و سختى هاى فراوان هستند و با یأس از مکاتب بشرى و حکومت هاى خود، در انتظار قیام منجى موعود(عج) به سر مى برند. به همین جهت، در برابر امام مهدى(عج)، سر تسلیم و خضوع فرود مى آورند و زمام امور خویش را به دست توانمند و کارگشاى او مى سپارند؛ بدان امید که نجات و نیک بختى بشریت را تضمین نماید. در عمل نیز چنین خواهد شد و آن حضرت(عج) ریشه فقر و ظلم، نابرابرى، فساد و. را بر خواهد کند و حکام جور را عزل خواهد نمود. از طرفى خداوند محبت و عشق حضرت را در دل مردم خواهد افکند و آنان با او بیعت کرده و در گرد او جمع خواهند شد.

در روایتى آمده است: «امت اسلامى به مهدى(عج) مهر مى ورزند و به سویش پناه مى برند؛ آن چنان که زنبورهاى عسل به سوى ملکه خود پناه مى برند، عدالت را در پهنه گیتى مى گستراند و.» [12]

پی نوشت :
[1]. احتجاج، ج 2، ص 326.
[2].کمال الدین، ج 1، ص 152، ح 15.
[3].الغیبة نعمانى، ص 198.
[4].همان، ص 234 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 348.
[5].منتخب الاثر، ص 468.
[6].الغیبة نعمانى، ص 229، ح 11.
[7].کمال الدین، ج 2، ص 48 ؛ کشف الغمه، ج 3، ص 314.
[8].الغیبة نعمانى، ص 229، ح 11.
[9].منتخب الاثر، ص 684.
[10].عبدالهادى الابیارى، العرائس الواضحه، ص 209، قاهره به نقل از امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 696 ؛ و نیز ر.ک: نور الابصاره، ص 155 ؛ معجم احادیث امام مهدى(عج)، ج 5، ص 176.
[11].معجم الملاحم و الفتن، ج 4، ص 291.
[12].همان، ص 75.
[13].منتخب الاثر، ص 598، ح 2.

منبع : خبرگزاری شبستان

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی ماحا ادبیات فارسی متوسطه دوره اول (عارفی) قالب های فارسی وردپرس 24 وبلاگ فایل های علمی آموزشی زندگی ایرانی آموزش ایزو 9001:2015 Cindy Mlle Liaison دامپزشکی